کیم هیونگ جون
کیم هیون جون
تاریخ تولد : 3 آگوست 1987یا 12 مرداد 1366
قد : 183
وزن : 65
گروه خونی : O+
نام مستعار در گروه : بیبی (بچه) baby
شماره کفش :46
محل تولد : سئول
اگه میخواید بیشتر بدونید برید به ادامه مطلب...
موقعی که زنش زایمان میکنه:
اولش استرسش کمه ولی هر چی میگذره بیشتر میشه آخرش که اصلا بغض میکنه واز خدا میخود این همه خوشبختی رو که بهش داده ازش نگیره (عزیزمیییی!!!!)
وقتی خدایی نکرده خدایی نکرده تصادف کردین ودارین میرین اون دنیا واونم درآخرین لحظات بالای سرتونه وداره ازتون خواهش میکنه که زنده بمونید :
اصلا کار به حرف آخروآخرین لحظات نمیکشه وقتی که بهش خبر میدن که دختره داره میمیره همونجا غش میکنه ووقتی هم که به هوش میاد دیگه کار از کار گذشته .
وقتی بهش خیانت میکنیم دوباره میریم دنبالش :
اول زیاد محل نمیذاره ولی اگه خیلی سمج بشی میاد پیشتو باناراحتی میگه چیه واسه چی اومدی اونجوری دلموشکستی حالا اومدی بگی اشتباه شده برات متاسفم نمیتونم دختری روکه پیش یه مرد دیگه بوده تحمل کنم (البته این وسط یه کوچولو مردد میشه ولی آدم هر چه قدر هم که احساساتی ومهربون باشه نمیتونه خیانت رونادیده بگیره
وقتی غمگینی :
میپرسه چی ناراحتتون کرده و سعی میکنه حالتون روبهتر کنه .
شما از دستش دیوونه شدید:
گریه میکنه و معذرت خواهی میکنه واسه اشتباهش (دیگه اینجا مبالغه کردن داداشم اینقدراهم سوسول نیست که بزنه زیر گریه )
وقتی میخواین برین خرید:
واسه شما لباس انتخاب میکنه
روز تولد شماست:
شما رو برای شام به یه رستوران مجلل میبره .
شما بهش میگین عاشقشین :
بایه لحن شیری میگه عاشقتونه وگونتونو میبوسه (آخی!چه مناسب!)
تا حالا شده یه کار احمقانه بکنید وعشقتونو به یه نفر اعتراف کنید؟
خوب من یه بار همه ی شجاعتمو جمع کردم تا بهش اعتراف کنم ! اول یه جعبه شکلات گرفتم ویه نفس عمیق کشیدم ، رفتم کنارشو اول شکلاتو بهش دادم و خواستم بگم که ... شکلاتو به سینم کوبید و بعد ازکنارم رد شد و با شدت عصبانیت فریاد زد : بروگمشو وبعد دوباره فریاد زد ...
شما یه روزتونو برای عشقتون برنامه ریزی میکنیدتوی این برنامه عشقتونو کجا میبرین ؟
خوب من میبرمش رستوران برای خوردن سوپ دامیک
همسر آینده شما باید چه طور باشه؟
مثل یه دوست برای من باشه در کارها ومخارج خونه با من همکاری کنه منم در کارای خونه مثل شستن ظرفها همکاری خواهم کرد (داداشم نه توروخدا زحمت نکش خسته میشی ) بتونم راحت باهاش حرف بزنم وتمام مشکلاتمو بگم ، آرومم کنه ، درکنارش احساس آرامش کنم ،این باعث میشه درکنار هم احساس خوشبختی کنیم .